یکشنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۹۲


میوه‌ی "به" خیلی خوشبو و خوشمزه است....می‌توان گفت لذت بو کردن آن به خوردن آن می‌چربد......برای من که این طور است.....قدیم یک عدد به را میگذاشتند تو یخدان یا به اصطلاح همین صندوقچه‌هایی که بقچه‌های لباس را در آن قرار میدادند....تا عطر آن بپیچد......و خوشبو شود.....خوشبو کننده طبیعی!.....
حالا تصور کنید مربای خانگی که با "به" درست شود.....یعنی آخرین پله تکامل خوشمزگی......
امروز موقع صبحانه توجه من به مزه این میوه جلب شد......و با خود میگفتم چگونه است که درخت به میتواند در این خاک تیره جستجو کند و مواد لازم را بیابد و با کمک نور خورشید و آب و هوا......چنین ترکیب خوشمزه و خوشبویی را عرضه کند؟! حتما این علم همراه او هست!.......و با استفاده از آن دانائی این محصول را به دست میدهد......اگر در این هستی هر پدیده‌ای به قصد و منظوری آمده، حتما ما هم به دلیلی اینجا هستیم و نقشی باید داشته باشیم.....و اگر ارتباط خود را با علم درون از دست ندهیم و سیر ِ سالم و درست خود را طی کنیم ، باید به موقع گل بیاوریم و میوه بدهیم.....و الا فصل میگذرد و عمر تمام میشود و هیچ نتیجه‌ای به جا نمی‌ماند! .....

تا ترا باشد دهان از حرص باز،
در نیاید بر دلت از غیب راز

هیچ نظری موجود نیست: