پنجشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۹۱

مادیات

مادیات

انگیزه‌های مادی برخاسته از نیازهای جسمانی و حیات سلولی که با نیروی غریزه در تعیین رفتار حیوانات و حتی گیاهان دست اندر کار است خواه‌ناخواه در درون انسان و شکل برخورد و عکس‌العمل‌های او نیز اثر‌گذار می‌باشد.....
مثلا جانوران برای دسترسی به منابع غذائی و برخورداری از جفت در موقع مناسب سعی در ایجاد قلمرو مخصوص خود  و حفظ حریم آن دارند.....یا  در بین گیاهان، علیرغم ظاهر کم تحرک و ثابتی که دارند، بر سر رسیدن به نور در قسمت‌های بیرونی و شاخ و برگ و شاید دسترسی به آب و مواد غذائی در زیر زمین و توسط ریشه، کم و بیش جنگ و جدال برقرار است....
انسان نیز تا با این جسم مادی محشور است و ارتباط  درهم بافته‌ای با آن دارد از زیر بار نیاز‌ها و خواهش‌های آن نمی‌تواند شانه خالی کند....و ماجراها از این رابطه‌ی جسم و روح داشته و خواهد داشت....مثلا  با حرص زدن در دنیای مادی آشنا می‌شود و آنرا به دنیای درونی خود هم انتقال می‌دهد.....و خیلی از خصوصیات و خصلت‌هایی که ناشی از ساختار مادی و جسمانی او و ارتباط این جسم مادی  با دنیایی بیرونی و اجتماعی اوست،
به قول حافظ :
آدمی در عالم  خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی 

آنچنان به نظر می‌رسد که تلاطم و کم و زیادی  که در کسب معیشت و آب و آش دنیوی حتی در مرتبه‌ای محدود و ابتدائی، روبروی ابنای بشر قرار دارد، همواره در حال و وضع درونی او موثر است....و باز چنین به نظر میرسد که همآهنگ شدن و همسوئی عرفا و مردمان حقیقت‌جو با حداقل معیشت و عادت ندادن خود به تنبلی و تن‌پروری، انگیزه‌اش به دست گرفتن و کنترل هرچه بیشتر ساز و کار اثر‌گذاری نیازهای مادی، بر زندگی معنوی بوده....
به طور عامیانه یک ضرب‌المثل قدیمی خیلی جالب میگوید، گرسنگی نکشیدی که عاشقی را فراموش کنی.....البته می‌شود امیدوارانه به این مثل نگاه کرد و هدف آنرا مذمت عشق‌های سطحی و هوس‌آلود در نظر گرفت.....و خوشبختانه این نکته را هم نمی‌توان در نظر نداشت که هر کجا دل آرامی پیدا می‌کنی در کنار آن سوروساتی به اندازه نیاز، برای گذران زندگی فراهم است......و انسان انگشت به دهان که کدامیک آن دیگری را فراهم کرده،......آرامش نسبی و عدل درونی، آن سوروسات را مهیا کرده  یا آن برخورداری مادی در حد متوسط فراهم بوده که این عدل و آرامش آمده.....یعنی اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟!
05/05/91

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز
یادداشت شما بسیار خواندنی جالب و به گمان من برخوردار از منطقی علمی است.
من در وبسایت پانویس و بنانی هم با نام مستعار بی نام و رهرو و سیاوش کامنتهایی گذاشتم شما نیز گاهی به آنها پاسخ گفتید پاسخ های شما بسیار مودبانه متین و انسانی بود .ممکن است با آنها تماما موافق نباشم ولی انسانیت شما ستودنی است.
شاد و سر بلند باشید

ناشناس گفت...

nnnn