جمعه، اسفند ۱۱، ۱۳۹۶


موازنه"................."

آدمی چنان وابسته و مجذوب روابط بیرونی و ارتباطات اجتماعی خود است که اغلب فراموش میکند احوالی هم از خودش بپرسد.....اگر هم گاهی سراغی از خود میگیرد این توجه و مراجعه آنچنان عمیق و قابل توجه نیست بلکه بطور سرسری و سطحی و آن هم شاید در این حد است که به طور ذهنی غری به خودش بزند و یا بگومگوهای خیالی با خودش داشته باشد.....منظور اینکه یک واحدِ انسانی سالم، با استقامت و موثر، در سایه‌ی توجه به خود و همراهی و آگاهی به نقش خود، قابل دستیابی می‌باشد......نه با افتادن در دامِ رفتارهای غیرمستقل و اتوماتیک و شرطی شده....
...............................
مدیریتِ روابط بیرونی باید به گونه‌ای باشد که به صفا و ثبات و آرامشِ دنیای درون من کمک کند و اگر به صورتی جلو بروم که انرژی و توانِ درونی من صرفِ سر و سامان دادن به ناهنجاریهای بیرونی شود، باید مطمئن باشم که نه تنها در بیرون نتیجه‌ای نخواهم گرفت، بلکه ثبات و آرامشِ درونی را که لازمه‌ی تنظیم و برقراری فضای مناسبی در بیرون است را هم از دست خواهم داد......

7 آذر ماه 96

هیچ نظری موجود نیست: