سه‌شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۹۱

احساس


احساس

در مورد لیمو ترش، می‌آییم از ترشی لیمو ترش با آب و تاب تعریف می‌کنیم، بعد می‌پرسیم کی دهانش آب افتاد......و معلوم میشه که احساسات یکی بوده یانه.....یا در موقع خوردن لیمو ترش نگاه می‌کنیم به چهره افراد، وقتی در هم کشیده میشه، معلومه که ترشه......یا تعریف کردن از این آلوچه‌هایی که پرورده میکنن و یک رنگ قرمز جیگری تند داره و برق میزنه، یا لواشک آلوی سیاه، نرم و ضخیم با رنگی که از قرمزی به سیاهی میزنه، که همین بوی اون کافیه برای ترشح بزاق.....کی دهنش آب نیفتاد؟!......من!......باید بری  درمانگاه  خودتو نشون بدی......

من همیشه می‌گویم چند تا چیز هست که برای اثبات نظارت یک شعور بر آفرینش کافیه، نمک.....لیموترش......سیر.....زیتون......که در عین حالیکه هر کدام یک خواص و مزه‌ی منحصری را اعلام می‌کنند، خیلی زیاد با هم تفاوت دارند......مثل اینکه هر کدام از یک سیاره آمدند......

گذشته از این خیالات باز هم خیال می‌کنم، درک و احساس مزه برای هر کس منحصر به خود اوست.....حتی اگر نمود بیرونی و عکس‌العمل افراد در قبال آن، یک چیز را نشان بدهد....چون نمود بیرونی واکنش ارگانیسم است......اما دریافت کننده نهایی حس و حالت و مزه، "من" است.......و آن برای هر کس منحصر به خود اوست و کسی در آن منطقه نمی‌تواند وارد شود....و این شامل همه گونه‌های احساسات می‌شود......البته تمامی دریافت‌های حواس پنجگانه منتهی به مغز می‌شود و فعل و انفعالی شیمیائی که در آنجا رخ می‌دهد و روابط بین عصب‌ها از آن یک تفسیری ارائه می‌کنند.....اما آنکه این درک و دریافت را تحویل او می‌دهند تا بپذیرد، او کیست؟.....آیا او هم از جنس همین مواد سلولی است....آیا سلول در آن عمق نهائی خود گاهی دری به عالم معنا برایش باز می‌شود؟.....و ضمن برخورد و داد و ستدی که  با عالم مواد دارد، آیا  این توان و استعداد را هم در آن قرار داده‌اند که با عالمی هم مرز با عالم مادی، اما از جنسی دیگر، ارتباط و دخول و خروج داشته باشد؟.....شاید حجم و پیچیدگی مغز انسان برای درک و ارتباط با آن فضای لازم به او داده شده........مخصوصا بعضی از غددی که در مغز وجود دارد و کارکرد آنها برای انسان تا حدودی در ابهام قرار دارد.....مثل اینکه یک سیستم بی سیم خیلی دور برد را در اختیار آدمهای قبیله‌ای در اعماق آمازون بگذارید و از آنها بخواهید تلاش کنند تا به تدریج کارکرد آنرا یاد بگیرند......
شاید اگر در طول چند سال عمر و فرصتی که داریم،  موفق به این ارتباط نشویم با پایان حیات مادی محو شویم.....و شاید هم با جستن راه این ارتباط، صاحب حیاتی معنوی و جاودان گردیم..... 

6 تیر ماه 91

هیچ نظری موجود نیست: