جمعه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۳

RAM

اگر به درون خود توجه کنیم کمتر کسی پیدا می‌شود که به شیرینی و لذت ِ مورد توجه دیگران واقع شدن آگاه نباشد! البته نیاز به کسب این لذت و شیرینی، سلسله مراتبی دارد و این مراتب، بستگی به شخصیت و هویتی دارد که من برای خودم سرهم کرده‌ام.....هر چه مبانی و تعاریفی که معرف ِ هویت من است  بیشتر از موارد بیرونی و روابط با دیگران اخذ شده باشد، نیازمندی من به جذب و دریافت توجه و تایید دیگران بیشتر خواهد بود.....و در این راستا به نسبت‌های متفاوت بسته به پیچیدگی‌های هویتی و شخصیتی که پیدا کرده‌ام، نوع این دریافت‌ها متنوع خواهد بود،.... مثلا وقتی من در شکل ارتباط اجتماعی و روابطی که با دیگران دارم  در نقش یک  شخصیت قوی و قدرتمند و بی‌نیاز ظاهر شده باشم، باید این تغذیه از بیرون را خیلی با احتیاط و مخفیانه انجام دهم چرا که احتیاج به توجه دیگران و تغذیه شخصیتی از توجه آنها، در این ساختار هویتی که برای خود سرهم کرده‌ام، یک ضعف به نظر خواهد رسید و گرفتار تناقض در نمایشات بیرونی خواهم شد....پس باید این نیازمندی را استتار کنم و از علنی شدن آن با حیله‌های ظریف و تودرتو جلوگیری کنم....
مشکل اینجاست که این شکل از دقتی که دائما باید در به کار بردن این ترفند‌های مخفی‌کارانه صرف ‌کنم، مقدار خیلی زیادی از (به اصطلاح) رم  RAM ذهن مرا اشغال خواهد کرد و مرا از توجه به اصل وجود و حقیقت خود و جهان هستی بازمی‌دارد.....و بیشتر انرژی من صرف ِ تدافع و تهاجم و سنگرسازی و برنامه‌ریزی برای تشخیص دوستان خیالی از دشمنان خیالی خواهد شد....و تلاش من برای انطباق با سرعتی که تغییرات بیرونی دارد ایجاد درگیری واصطحکاک خواهد کرد و در حرارت حاصل از این تنش‌ها، فرصت‌های طلایی را یکی بعد از دیگری خواهم سوزاند....

چاره کار، پذیرش ِ خویش است آنچنان که هستم و دست کشیدن ِ شجاعانه از بازی‌های نفس و رها شدن از چرخه‌ی نفس‌گیر و بی‌پایان ِ دلبری کردن!!


آیا آزادی جز این است؟! 

هیچ نظری موجود نیست: