جمعه، خرداد ۲۶، ۱۳۹۶

"توجه به خود"

نوع بشر در دوران اولیه و خیلی پیش از تاریخ، کم‌کم خط خودش را به عنوان موجودی صاحب شعور برتر و مغزی پیچیده‌تر از بقیه موجودات جدا کرد، در طی آن دوران برای جبران موقعیت شکننده جسمانی و محافظت خود از خطر موجودات درنده و قوی‌تر لازم بوده که شکلی از همراهی و همزیستی فشرده و نزدیک را با دیگر همنوعان خود در کل لحظات عمر و اوقات روزمره رعایت می‌کرده تا بتواند امورات خود را پیش برده و زندگی کند.....
بر همین منوال این احساس که همیشه باید در جمع و همراهی با دیگران و محاوره و صحبت و گفتگو باشد، بدجوری (به قول قدیمی‌ها) تو کت‌اش رفته(cat)….آنچنانکه دیگر حاضر نیست برای امتحان هم شده گاهی در آینه به عمق چشمان خودش نگاه کند و حالی هم از خودش بپرسد....... و متاسفانه اگر قرار باشد کمی عمیق‌تر شود و گاهی از دادوستد‌های بیرونی و شلوغی آن فاصله بگیرد و با خودش خلوتی داشته باشد نگران این است که به او انگ افسردگی و غیراجتماعی بودن و خیلی برچسب‌های دیگری بزنند و همین می‌شود که در حد سرسام همینطور مثل وزوز کندوی زنبور در حال گفتن و شنیدن و خواندن تکست و نوشتن تکست است و اصلا در نظر ندارد که ارتباطات بیرونی باید در حد لازم برای زندگی اجتماعی باشد و افراط در آن آدمی را از وادی وجود خود دور و بیخبر می‌کند.....تا جاییکه در پایان روز خسته از کار و بار روزانه به بستر می‌رود و هنوز هم دست برنمی‌دارد و دنباله ارتباطات آن روزش را در ذهن ادامه می‌دهد و در نهایت از فشار خستگی به خواب می‌رود....و فردا صبح دوباره روز از نو، روزی از نو......

با خلوت و توجه به خود در طول روز و پایان آن(حتی در دقایقی کوتاه) همچون آبی  که گل و لای آن بر اثر سکون کم‌کم ته نشین و شفاف می‌شود، ذهن ساکت و آرام شده و آنچه ورای آن است مورد توجه قرار می‌گیرد.....


 29 اردیبهشت 95

هیچ نظری موجود نیست: